سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فراموش کردنت کار سختى نیست...

کافیست دراز بکشم...

چشمانم را ببندم...

و براى همیشه بمیرم!!!
*

چى میشد خدا یه کد واسمون مى فرستاد میتونستیم آهنگ زندگیمونو عوض کنیم!
*

منتظر هیچ دستى در هیچ جاى این دنیا نیستم...

اشکهایم را با دستهای خودم پاک مى کنم ؛

که همه رهگذرند...!!!
*

مرداب از رود پرسید: چگونه زلال شدى؟

رود گفت: من گذشتم...

تو نیز بگذر
*

کم باش. اصلا نگران گم شدنت نباش......

اونى که کم باشى گمت کنه ؛

همونیه که اگه زیاد باشى حیفت میکنه...........

**

با چرخش روزگار هم درگیرم

انگار گره خورده به تو تقدیرم

من شاعر حرفهاى این دل هستم

یادت نرود ،بدون تو میمیرم

سهم من از تو

دلتنگى بى پایانى ست

که روزها دیوانه ام میکند

شبها شاعر
*

آنهایى که در زندگیت نقشى داشته اند را دوست بدار

نه آنهایى که برایت نقش بازى کرده اند

*

از طرف اونى که تنهاست، تنها اومده، تنها میره، تنهاش میزارن، تنها نمیزاره،

تنها یک آرزو داره ؛اونم اینه که تو تنهاش نزارى!!

*

گوشهایم را مى گیرم

چشمهایم را مى بندم

و زبانم را گاز مى گیرم

ولى...

حریف افکارم نمى شوم

چقدر دردناک است فهمیدن...
*
تولد انسان روشن شدن کبریتى است و مرگش خاموشى آن!

بنگر در این فاصله چه کردى؟!

گرما بخشیدى...؟!

یا سوزاندى...؟!!

باران بهانه بود تا زیر چتر من تا انتهاى کوچه بیایى

کاش نه کوچه انتها داشت

و نه باران بند مى آمد...

*




تاریخ : شنبه 90/12/20 | 10:33 عصر | نویسنده : موسی صادقی | نظرات ()
.: Weblog Themes By VatanSkin :.