نازنین تر ز تو کَس نیست که یادش بکنم
سر و دل عاشق یک ناز نگاهش بکنم
تا زمین هست و زمان هست بگویم ای دوست
تو عزیزی و عزیزان به فدایش بکنم . . .
.
کف بینی نکن ! دستی که به سویت دراز شده ، طالعش تویی !
هرکس جای من بود ، می بُرید
اما من هنوز می دوزم ، چشم امید به راه . . .
هرگـــ ـز برای عـــاشق شدن دنبال بـــ ـاران و بـــ ـابونه نبـــاش،
گـــ ـاهی در انتـــ ـهای خارهای یک کاکتـــ ـوس به غنچـــ ـه ای می رسی
کـــ ـه زندگیت را روشن می کنـــ ـد….
.
در کجا رسم بر این است که عاشق نشوی ؟ / باغبان باشی و دلتنگ شقایق نشوی ؟
.
طب مدرن ، طب سنتی ، طب سوزنی ، همه را امتحان کرده ام
درد بی درمان است درد دوریت !
.
جای خالی نبودنت می کوبد بر دلم ، اگر نیایی همین روزها ویرانه می شوم !
.
کفرم را که در می آوری ، ایمانم به عشق بیشتر میشود !
.
یوسف فروختن به زر ناب هم خطاست / نفرین اگر تو را به تمام جهان دهم
.
ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر / به مرام تو گرفتار و به یاد تو اسیر
.
برایم در ردیف کسانی هستی که به قول نیما یادت روشنم می دارد
.
هزار کلمه بر جای خالی ات ریختم اما پر نشد ، به گمانم از جنس بی نهایتی
.
یک یاس سفید
در رنگ امید
با هر چه وفاست
از سوی خدا
تقدیم تو باد…
.