سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اصلا من به درک ؛ دل خیابان‌های شهر تنگ شده برای رد پایت !

دلتنگی های من به تو رفته اند …
آرام می آیند ، در سینه می نشینند ، دیگر نمی روند !

به مدت تمام دلتنگی هایم به من بدهکاری ، وعده ی ما باشد روزی که دلتنگم شدی …

دلتنگی تموم نمیشه ، فقط از روزی به روز دیگه منتقل می‌شه !

دلم عجیب تنگ شده برای تمام لحظه هایی که دلت عجیب برایم تنگ میشد …

هنوز هم گاهی دلتنگ میشوم …
نه برای تو !!! برای کسی که فکر میکردم تویی …

دلم برای خودم تنگ شده ، همونی که قبلا بودم ، همونی که هنوز قلبش نشکسته بود !

دلتنگی ام را با تو تقسیم می کنم …
دلم مال تو ، تنگنایش برای من …

اگر دلت گرفت ، سکوت کن !
این روزها هیچکس معنای دلتنگی را نمیفهمد …

کاش جایی برویم تابلویی داشته باشد که رویش خدا نوشته باشد :
“پایان تمام دلتنگی ها”

برگرد …
این دل هرچه تنگ تر شود ، جای خودت تنگ تر میشود …

سهم دلتنگی من قطره اشکی ست که در پشت قدم های تو آرام چکید !

دلتنگی نه با قلم نوشته می شود نه با دکمه های سرد کیبورد …
دلتنگی را با اشک می نویسند !

سخت است میدانی ؟
این همه دل در دنیا هست که هیچ کدام برایم تنگ نمی شود !

یه زمانهایی میرسه که واحد سنجش دلتنگی ، “نگاه به موبایل بر ثانیه” میشه …

  “دل”
این کلمه ی بی نقطه ، گاهی برایت تنگ می شود تا حد یک نقطه …


 




تاریخ : شنبه 91/6/18 | 12:23 عصر | نویسنده : موسی صادقی | نظرات ()
.: Weblog Themes By VatanSkin :.