سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چقدر خوبه کسی رو داشته یاشیم که باهاش زندگی کنیم ، این یه نیاز اما چقدر زیباست که کسی رو داشته باشیم که نتونیم بدون اون زندگی کنیم، این عشقه
 

دوچشمت سرزمین آرزوها نگاهت داستان آشنایی ست امان از آن زمان که قلب عاشق گرفتار خزان یک جداییست
 

دونه های برف فقط برای دیدن چشات از آسمون پایین میان. اما پاشونو که زمین می ذارن فدای مهربونیت می شن...

 

دنیا هـم بـه آدمـهای خـوش بین نیـاز دارد هـم به آدمهای بـد بین چون افـراد خــوش بـیـن هواپیما میسازند،افراد بدبین چتر نجات

 

زندگی سه لحظه اش زیباست دیدن تو خندیدن تو بوسیدن تو‎ ‎...‎ ‎

 

عقل بی عاطفه خطرناک است و عاطفه بدون عقل قابل اعتماد نیست، آدم کامل آنست که هم عقل دارد و هم عاطفه

 

زن مانند کروات است هم زیبایی به مرد می بخشد و هم گلویش را می فشارد

 

تویی بهانه آن ابرها که می گریند .:. بیا که صاف شود این هوای بارانی

 

صبا را گفتم از کویت برایم شمیم دلنشینی رو بیاره عجب بوی بدی آورد اما تو دیشب لوبیا خوردی دوباره!

 

زدوری تو این دل خونه خونه ولی افسوس اسیری توی خونه نمی شه من تورو هرروزببینم بلیط باغ وحش خیلی گرونه

 

---

اگه فکر میکنی میتونی با یک اس ام اس (پیامک) گل لبخندی گوشه لب یک غمگین بکاری? دریغ نکن.

دوری دوستی های کوچیک رو از بین میبره ولی به دوستی های بزرگ عظمت میده مثل باد که شعله کبریت رو خاموش میکنه ولی شعله های اتیش رو بزرگتر میکنه

 

گاهی دلم برای چوپان دروغگو خیلی می سوزد.بیچاره 2 بار بیشتر دروغ نگفت انگشت نماشد... ولی ما هنوز صادق ترینیم

 

تحقیقات نشان داده 30 در صد جنایت منجر به قتل از دوست داشتن و عشق زیادیه(تو که منو نمیکشی) ؟

 

نور دلیل تاریکی بود و سکوت دلیل خلوت، تنها عشق بی دلیل بود که تو دلیل آن شدی

 

پناه حضور سبز تو ، طوفان غم ، مرا جا می گذارد . در کنارت ژرفای آرامش را احساس میکنم و بی تو سیل بی رحم تنهایی مجالم نمی دهد

 

عاقبت از عشق تو اهل کلیسا می شوم می کشم دست از مسلمانی مسیحا میشوم ...آنقدر بر کشتی عشقت نشینم همچو نوح یا به ساحل می رسم یا غرق دریا می شوم

 

خون من یعنی وجودم، بی خون من هیچ و پوچم،‌بارها در عشقنامه نوشتم، خون من مهر وجودت.

 

کسی در باد می خواند تو را تا اوج می خواهم برای ناز چشمانت چه بی صبرانه می مانم د لم تنگ است و بی یادت در این غربت نمی مانم تو هستی در وجود من تو را هرگز نمی رانم

 

 

همانطور که به زیبایی تو خیره شده ام ، با خود می اندیشم ، هرگز فرشته ای را دیده ام که در ارتفاعی چنین پایین پرواز کند

 

 

ترکه میره پارتی فرداش دوستش میگه دیشب خوش گذشت؟میگه آره خیلی باحال بود من را هم خیلی تحویل گرفتن اسم یه گل هم روم گذاشته بودن هی می گفتن اسگل باید برقصه اسگل باید برقصه

 

آرزویم این است نرود اشک در چشم تو هرگز مگر از شوق زیاد......نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز........و به اندازه ی هر روز تو عاشق باشی........عاشق آنکه تو را می خواهد.......و به لبخند تو از خویش رها می گردد...... و ترا دوست بدارد به همان اندازه که دلت می خواهد

 

مادرم ذهن مرا میزد ورق / شیر میدادم به عشق شیر حق / دفتر مشقم ز برگ یاس بود / آب بابایم همان عباس بود / گفتم از چه عشق شآن و رتبت است آؤیا اکنون زمان خدمت است / ثبت نام کوی جانبازی شدم بعد از آن راهی سربازی شدم نام من سرباز کوی عترت است دوره آموزشی ام هیئت است

 



پرستویی که مقصد را در کوچ می‌بیند، از ویرانی لانه‌اش نمی‌هراسد..... پس اگر مقصد پرواز است، قفس ویران بهتر است

 

رفتی و ندیدی که چه محشر کردم

با اشک تمام کوچه را تر کردم

وقتی که شکست بغض تنهایی من

وابستگی ام را به تو باور کردم

اشتباهی که یک عمر پشیمانم از آن

اعتمادی است که بر مردم دنیا کردم

 




تاریخ : جمعه 88/6/20 | 2:39 صبح | نویسنده : موسی صادقی | نظرات ()
.: Weblog Themes By VatanSkin :.