سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گرچه گاهی گره از کار کسی نگشادم،گره از این که به کاری نزدم دلشادم
*

نسیم دانه را از دوش مورچه انداخت مورچه دانه را دوباره بر دوشش گذاشت و بخدا گفت گاهی یادم میرود ک هستی کاش بیشترنسیم می وزید!

تو به دنبال چه گشتی؟که مرا گم کردی!سر در خانه ندیدی که دلی آویز است؟!(جمعی)
*

کجای دلم گرفته ندانم فقط همین دانم در آن فضا که تو آتش زدی کمی تنگ است!(غلامحسین جمعی)
*

حواسم را به تو دادم...آن شب پرتش کردی...دیگر جمع نمیشود حواست را می دهی؟!(بهروز جلیلوند).
*

چند شبی ست که بی اجازه به خوابم می آیی خوابم را رنگی می کنی ولی روزم را سیاه!
*

من آن نیم که حلال از حرام نشناسم،شراب با تو حلال است و آب بی تو حرام.
*

صبح انعکاس لبخند توست،آن قسمت از زمین که نام تو را نبرد یخبندان است!
*

مجنون به نصیحت دلم آمده است بنگر به کجا رسیده دیوانگیم؟!
*

هیچ میدونی اکسیژنی؟هر وقت میخوام بی خیالت بشم،خفه میشم.
*

بلند پروازی بدون هماهنگی برج مراقبت(فکر)باعث فرود اضطراری میشود.
*

آدم فهمیده ای بود خوب می دانست کجاها خودش را به نفهمی بزند!
*

لعنت به همه ی صراط های مستقیمی که عرضه ندارند تو را به من برسانند!
*

وای...رفتنت چند ریشتر بود که اینچنین دلم را لرزاند؟!
*

خدا هم جایزالخطاست،اگر روز خلقت چشمان تو را آفریده بود،بی شک شیطان سجده میکرد(مهران پیرستانی)
*

در این روزهای زمستان،

یک استکان چای داغ مهمان منی. کنار پنجره بخارگرفته دلت،

وقت تنهایی!

نوش جان!

چای رفاقت من همیشه تازه دم است....!

*

به که گویم غم خویش؟

به سکوت شب سرد؟

به گل پرپر یاس

ای سراپا همه ناز

دوریت را

چه کنم؟




تاریخ : شنبه 90/12/20 | 10:28 عصر | نویسنده : موسی صادقی | نظرات ()
.: Weblog Themes By VatanSkin :.